سریال قاب یک نگاه به صورت داستانی طنزهای اخلاقی را در موضوع های دروغگویی چشم و هم چشمی، اسراف و ... بیان میکند.
داستان سریال بچه های هور در روستایی در جنوب کشور رخ می‌دهد. سال ۱۳۵۹ است، جوانی به نام هاشم که کارش حمل مسافر با قایق است، با مردی به نام خالد مواجه می‌شود که قاتل پدرش است. همه نگران قتل خالد هستند. او به دلیل تعهدی که داده قرار است تا بعد از ازدواج خواهرش «عبیر» با برادر مقتول «سبحان» دهکده را ترک کند. قرار است تا روز عروسی هیچ گلوله‌ای شلیک نشود. اما در روز عروسی با آغاز جنگ ایران و عراق، هزاران گلوله شلیک می‌شود.
در هر قسمت از سریال آقای قاضی دو ماجرای کاملاً مجزا پخش می‌شود. هر اپیزود دو فرد یا گروه شاکی و متشاکی (شکایت کیفری) یا خواهان و خوانده (شکایت حقوقی) وارد دادگاه می‌شوند و بعد از بیان مطالبشان قاضی حکم را صادر میکند.
سریال افعی تهران ماجراهای یک کارگردان سینما است که درگیر یک پرونده قتل می شود.
The adventures of a movie director who gets involved in a murder case
سریال محکومین نگاهی انسانی و اصلاحگرانه به مسئله جرم و خلاف دارد. تصویری مثبت و امیدوارانه از ذات انسان را ارائه میکند و او را ترکیبی از خیر و شر می‌داند که می‌تواند بسته به موقعیت، رفتارهای متفاوتی بروز دهد. به محکومین به چشم یک انسان دارای مشکل نگاه میکند و به دنبال این است که برای رفع مشکل او باید کاری کرد. هدف اصلی سریال انتقال این مفهوم است که زندان راه حل نیست و باید به محکوم فرصت آغاز دوباره داد.
در سریال بی همگان«امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش است تا سال‌های از دست رفته را جبران کند و زندگی تازه‌ای را برای خود بسازد اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم می‌زند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر است تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و …»
در سریال پشت بام تهران,غیاث یک شب ناخواسته وارد سرقتی می شود و در این سرقت به دوستش کمک می کند. این سرقت او را درگیر ماجراهایی می کند و ...
سریال، روزگار با نگاهی آسیب‌شناسانه، کنکاشی در رفتارهای فردی و اجتماعی است که مسائل و مشکلات مبتلا به جامعه امروز را روایت میکند.
در سریال سودا,از این به بعد، جسم و روح و روان تو مال منه…
داستان سریال آنام در مورد زندگی زنی میانسال به نام مارال است که زندگی پر ماجرا و سختی را پشت سر گذاشته و با تکیه بر قدرت اراده‌اش توانسته خود و خانواده‌اش را به آرامش و آسایش برساند. اما برملا شدن رازی، این آرامش را از او سلب کرده و زندگی‌اش را دوباره دچار تلاطم بزرگی میکند. او در می‌یابد تمام کسانی که عاشقش بوده و دوستش داشته‌اند، جنایات بزرگی در حق او مرتکب شده‌اند. پس تصمیم می‌گیرد برای به دست آوردن هر آنچه که به ناحق از او گرفته شده، بجنگد.
